این بازی، یعنی Gris، یک بازی هنری بسیار جذاب است که شما را در قالب شخصیت دختری قرار میدهد که در رؤیاهای خود ماجراجویی میکند.
در بازی هیچ صحبتی را نخواهید شنید اما این باعث نمیشود روایتی را شاهد نباشید. در واقع، باید خودتان داستان آن را متوجه بشوید. هنگام روایت بازی، شاهد نمادهای بسیار زیادی هستید.
هریک تفسیر ویژه خود را دارد که در کنار موسیقی بینظیر، جلوهای خاص و دوستداشتنی به این عنوان میدهد. بازی روند آرام و در عین حال سادهای دارد و حین تجربه آن، با معماهای گوناگونی سروکار خواهید داشت.
حل کردن این معماها به تجربه و گرفتن مهارتهایی منجر میشود که در ادامه مسیر به آنها احتیاج خواهید داشت. معماهای درون بازی سادهاند. تنها با کمی دقت، میتوانید بهسرعت آنها را حل کنید.
در این اثر، چالشهایی وجود دارند که باید آنها را بگذرانید که گاهی نیز هیجان خاصی را به شما منتقل میکنند. مثلا در جایی از بازی بهطور ناگهانی هیولایی به سمت شما حمله میکند و باید از آن دوری کنید که چالش خاص خود را دارد.
شنل شخصیت اصلی، یکی از المانهای مهم و کاربردی در روند بازی است که به نوعی در همهی قسمتهای محیط به کارتان میآید. برای نمونه، در بخشهایی از بازی، شنل مانند یک جسم سخت و گاهی نیز نرم عمل میکند که بتوانید با آن در آب بهسرعت شنا کنید.